شعرمعاصر
نویسنده: علی هبوط محمدی(85/7/8 :: 4:4 عصر)
لیداعلیزاده
ایستاده ام
تنها
پشت میله های خاطرات دیروز
این جا
انگشت هایم را می شمارم
یک
دو
سه......
ودست های تو در هم فرو رفته اند
تو
غزل را مشت مشت به حراج گذاشتی
که مهربا نی ات را ثابت کنی
ولی...
ولی نفهمیدی که من
آن سوی خیابان
انتظارت را می کشم
تو بی وقفه فریاد کشیدی...
ومن
دیگر آزارت نمی دهم
زین پس
قصه هایم را برای هیچ کس تعریف نمی کنم
مطمئن باش...
هنوز هم قافیه را به چشمان تو
می بازم
مطمئن باش!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کل بازدید:9059
بازدید امروز:0
بازدید دیروز:1
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی خودم
اشتراک
فهرست موضوعی یادداشت ها
آرشیو